تغییر اقلیم در حوضه دریاچه ارومیه و فقدان مدیریت یکپارچه منابع آب - بخش دوم
تغییر اقلیم و دریاچه ارومیه:
بررسی منابع موجود نشان میدهد که بین تغییرات دمایی کره زمین و ایستگاه تبریز ارتباط مستقیمی وجود دارد و اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد در سال 2100 میلادی دمای متوسط سالانه تبریز به 16 درجه سانتیگراد خواهد رسید. متوسط بارش سالانه ایستگاه تبریز 292 میلی متر و میانگین سالانه تبخیر- تعرق پتانسیل در این ایستگاه 1143/25 میلی متر است که تقریباً سه و نیم برابر میزان بارش می باشد. همچنین ضریب تغییرات بارندگی سالانه در تبریز 29 درصد است. (خوش نفس، 1386)
نمودار شماره 1 – متوسط دمای سالانه و میانگین 44 ساله در ایستگاه تبریز - اثرات تغییر اقلیم در مدیریت منابع آب بهمن ماه 1386
نمودار شماره 2 – برآورد خشکسالی سالانه با استفاده از شاخص خشکسالی RDI نرمال شده- اثرات تغییر اقلیم در مدیریت منابع آب، بهمن ماه 1386
نمودار شماره 3 – برآورد خشکسالی سالانه با استفاده از شاخص خشکسالی RDI استاندارد شده- اثرات تغییر اقلیم در مدیریت منابع آب، بهمن ماه 1386
با توجه به نمودار 2 مشاهده میشود که در 10 سال اخیر خشکسالی RDI در تبریز تشدید شده است. بررسی رابطه بین دما و مقادیر RDI آستانههای منفی افزایش دما در سا لهای اخیر است. این موضوع به خصوص در چند سال اخیر مشاهده می شود. بنابراین چنانچه دما تبریز با روند فعلی افزایش یابد خشکسالیها در تبریز تشدید خواهد شد. بنابراین انجام اقداماتی در رابطه با کاهش ورود گازهای گلخانهای خصوصا دی اکسید کربن به سیستم اقلیمی کره زمین ضروری می باشد.
نمودار شماره 4 و 5 – مقایسه متوسط بارندگی تبریز و ارومیه و ارتفاع سطح آب دریاچه ارومیه – فصلنامه محیط زیست، شماره دهم، 1391
دلایل خشکسالی و وقوع تغییر اقلیم در حوضه دریاچه ارومیه:
1.دریاچه ارومیه حدود چند میلیارد متر مکعب حقآبه از زرینه رود و سیمینه رود دارد اما این میزان آب برای مصارف دیگری به کار گرفته میشود.
شکل شماره 3 – زرینه رود و سیمینه رود از منابع اصلیِ تغذیه دریاچه ارومیه
2.توسعه بی رویه باغات پر محصول با الگوی کشت غرقابی در بالادست دریاچه صورت گرفته است.
3.کشاورزی سنتی در این حوضه گسترده شده و در روش غرق آبی 70 درصد آب کشاورزی به هدر میرود و این در حالیست که روشهای نوین آبیاری در ایران ارائه گردیده است اما کشاورزان آنها را به کار نمیبرند و از کانال روباز برای آبیاری مزارع خود استفاده میکنند.
نمودار شماره 6- نوسانات دشت تبریز در یک دوره 10 ساله از 1370 تا 1380 - نشریه علمی-پروهشی جغرافیا و برنامه ریزی، 1390
4.برداشت بی رویه از تعداد ۲۳ هزار حلقه چاه احداث شده در حوضه دریاچه ارومیه که ۱۸ هزار آن غیر مجاز است، و استفاده نادرست از آب استخراج شده موجب تشدید خشک شدن دریاچه ارومیه گشته.
5.کانالهای روباز در حوضه دریاچه ارومیه که میزان تبخیر آب در آنها بسیار بالاست روش مناسبی برای آبیاری نیست.
6.دیوارهایی که برای میانگذر این دریاچه ساخته شدهاند یکی از عوامل بحران است و باید با پلهای معلق جایگزین شود.
جدول شماره 1 – ورودی و خروجی آبی حوضه دریاچه ارومیه در دورههای کوتاه مدت و بلند مدت - تحقیقات منابع آب ایران، سال یکم،
در مورد میزان آبدهی رودخانههای مذکور اطلاعات لازم در اختیار قرار ندارد. در این خصوص تنها میتوان به ذکر این نکته پرداخت که، بیشترین دبی متعلق به سیمینه رود است. بعد از آن به ترتیب آجی چای و زرینه رود قرار میگیرند. " این سه رودخانه در مجموع 60% تمامی آبی را که توسط رودخانهها و مسیلها به دریاچه میریزد، تشکیل میدهند."
برای کاهش میزان آب ورودی به دریاچه دو دلیل عمده را میتوان ذکر نمود:
1-احداث تاسیسات آبی بر روی رودخانههای ورودی به دریاچه
2-حاکمیت خشکسالی در طی چند سال اخیر.
در حال حاضر تعداد شش سد مخزنی به شرح زیر بر روی رودخانههای ورودی به دریاچه تاسیس گردیده است:
1- سد زرینه رود بر روی رودخانه زرینه رود واقع در جنوب شرقی بوکان
2-سد مهاباد بر روی رودخانه مهاباد و واقع در مهاباد
3-سد علویان بر روی رودخانه صوفی چای واقع در مراغه
4-سد نهند بر روی رودخانه آجی چای در حوالی تبریز
5-سد شهرچای برروی رودخانه شهرچای واقع در ارومیه
6-سد حسنلو بر روی رودخانه گادار (گدار) واقع در حوالی نقده
علاوه براین تا پایان سال 1378 در سطح حوزه تعداد 10 سد انحرافی احداث گر دیده است. بدین ترتیب حجم عظیمی از آبی که میبایست به دریاچه وارد شده و آن را تغذیه نماید، پیش از ورود به دریاچه کنترل شده و مورد مصارف گوناگون قرار میگیرد.
در یک دوره 14 ساله متوسط بارندگی در 6 ایستگاه هواشناسی مستقر در شهرهای نزدیک به دریاچه، متوسط بارندگی برابر 347/93 میلی متر به دست میآید. نکته حائز اهمیت در اینجا عبارت است از اینکه، آماری که در اختیار قرار دارد، دهه 1380 تا 1370 را پوشش نمیدهد، حال آنکه این مقطع زمانی از نظر بررسی پدیده خشکسالی دارای بیشترین اهمیت میباشد. با توجه به مقدار متوسط تبخیر از سطح دریاچه که برابر 1200 میلی متر محاسبه گردیده است، در هر صورت میزان تبخیر بیش از مقدار بارندگی است که دریاچه مستقیما دریافت مینماید. بدین ترتیب در شرایطی که تعدادی از مهمترین رودخانههای ورودی به دریاچه مسدود گردیده اند، دریاچه شروع به عقب نشینی نموده و سطح آن به طور مداوم کاهش مییابد
ساخت پل شهید کلانتری از 30 سال پیش به منظور کاهش مسافت بین دو استان آذربایجان غربی و شرقی آغاز شد. اما با احداث و بهره برداری از این طرح مشکلات فراوانی نیز برای دریاچه ارومیه پیش آمد که نگرانی فعالان و دوستداران محیط زیست را بر انگیخت. مشکل مطرح شده از سوی فعالان محیط زیست به موضوع رسوب گذاری دریاچه بر میگردد. آنها معتقدند که احداث جاده مذکور تغییراتی را در روند رسوب گذاری عادی دریاچه ایجاد کرده است. به این ترتیب که در دریاچه دو جریان حرکت آب، هر دو نزدیک به ساحل وجود دارند . جریان اول در جهت خاور دریاچه با جهت شمال به جنوب و جریان دوم در سمت جنوب خاوری دریاچه با جهت جنوب به شمال باختری و در نزدیک ساحل در حرکتند. به نظر میرسد که این دو حرکت سبب پراکنش همگون رسوبات معلقی بوده اند که رودخانههای منتهی به دریاچه تخلیه کردهاند.
پیامدهای کلیما اکولوژیک ناشی از کاهش وسعت دریاچه ارومیه:
از دیدگاه بیوکلیماتولوژیک سواحل شمالی، شرقی و جنوبی دریاچه ارومیه توسط اقلیم مدیترانهای گرم و خشک و سواحل غربی آن توسط اقلیم استپی سرد احاطه شده است. شکل شماره 4 نشان دهنده پهنههای اقلیمی یاد شده است.
شکل شماره 4- تیپهای بیوکلیماتیک محاط کننده دریاچه ارومیه - وزرات نیرو ، امور آب 1374
در جدول شماره 1 میزان بارندگی در تعدادی از ایستگاههای موجود در منطقه به ثبت رسیده است. بر مبنای دادههای مندرج در جدول، متوسط بارندگی در منطقه برابر 347/93 میلی متر میباشد. در نمودار شماره یک نیز سعی شده است مقدار بارندگی ایستگاههای مذکور با یکدیگر به مقایسه گذارده شوند. علاوه بر یکنواختی اقلیمی که در شکل شماره 4 مشاهده میشود، مطالعات اقلیمی انجام شده در چارچوب طرح جامع توسعه کشاورزی و منابع طبیعی حوزه ارس – ارومیه این واقعیت به اثبات رسیده است که، تا ارتفاع 2000 متری از سطح دریاهای آزاد، اقلیم پیرامون دریاچه ساختاری کاملا یکنواخت و یکپارچه را نشان میدهد.
جدول شماره 2– میزان بارندگی در تعدادی از ایستگاههای مجاور دریاچه ارومیه
نمودار شماره 7 – مقایسه میزان بارندگی در ایستگاههای هواشناسی مجاور دریاچه ارومیه - وزارت نیرو ، دفتر بررسی های منابع آب
علاوه بر سطح دریاچه که متوسط تبخیر سالانه آن در حدود 1200 میلی متر میباشد، در شرایط طبیعی ضلع جنوب شرقی و بویژه جنوب دریاچه را تالابهایی گسترده پوشانیده بودهاند که، هریک به سهم خود میکروکلیمایی خاص را به وجود میآوردهاند. مقدار تبخیر و تعرق در تالابها نیز قابل ملاحظه است.
شکل شماره 5 – دریاچه ارومیه در دو حالت پرآبی و کم آب - وزارت نیرو ، دفتر بررسی های منابع آب 1387
با توجه به شکل شماره 4 و نیز نتایج به دست آمده از مطالعات اقلیمی حوزه ارس – ارومیه، میتوان دریاچه ارومیه و تالابهای پیرامون آن را به عنوان عاملی مهم در تعدیل شرایط اقلیمی در منطقه قلمداد نمود. اثبات این نظریه نیازمند دسترسی به اطلاعات زیر است:
1.آمار بلند مدت ایستگاههای هواشناسی منطقه
2.آمار بلند مدت تبخیر از کلیه ایستگاههای موجود در منطقه
3.آمار بلند مدت نوسانات سطح آب دریاچه ؛ در این خصوص ایستگاه شرفخانه از سال 1310 به بعد دارای آمار نسبتا" منظمی میباشد ،
4.محاسبه تغییرات وسعت دریاچه در چند دوره خشکسالی و ترسالی و نیز بررسی چگونگی مناسبات کاهش وسعت دریاچه با شرایط خشکسالی و ترسالی.
هرگاه دریاچه ارومیه و تالابهای پیرامون آن به عنوان عوامل تعدیل کننده اقلیم پذیرفته شوند، در این صورت باید این فرض را نیز پذیرفت که، به موازات کاهش وسعت دریاچه و تالابها، به دلیل کاهش میزان تبخیر و در پی آن کاهش خروج گرما از محیط به صورت گرمای نهان به نسبت کاهش میزان تبخیر، بر دمای محیط افزوده میشود. این پدیده میتواند به صورتی که چرخه فیدبک مثبت عمل نماید. بدین معنا که، هرچه وسعت دریاچه کاهش یابد، به همان نسبت بر مقدار گرمای تخلیه شده در محیط افزوده میشود. از آنجا که رودخانههای مهم تخلیه شونده به دریاچه کاملا مسدود شدهاند و بارندگیهای منطقه اقلیمی استپی نمیتواند جبران کم بود آب دریاچه را نماید، تلفات آب دریاچه بر میزان دریافتی آن غلبه مییابد. در این شرایط به موازات گرمای تخلیه شده در محیط، مقدار تبخیر دریاچه افزایش یافته و تبخیر بیشتر باعث کاهش باز هم بیشتر وسعت دریاچه میگردد. در این شرایط خشک شدن تالابهای پیرامون در یاچه را نباید نادیده گرفت ؛ تالابهای مذکور نیز از طریق تبخیر از سطح آب و نیز تبخیر و تعرق رویش طبیعی خود قادر بودهاند مقادیر قابل ملاحظهای انرژی حرارتی را از محیط دفع نمایند. در شرایط فقدان این تالابها بدیهی است که، انرژی حرارتی که قبلا از محیط دفع میگردیده است، امروزه به راحتی وارد محیط شده و آثار خود را برجای میگذارد. در کنار تحولاتی که در حوزه دریاچه ارومیه به وقوع پیوسته است، باید نسبت به تحولات خارج از حوزه نیز حساسیت نشان داد. به عنوان یکی از پیامدهای تغییرات اقلیمی گسترده در سطح سیبری رو به ذوب شدن نهادهاند. این نتیجه ایست که آکادمی علوم روسیه بدان دست یافته است. دکتر پتر پروکوش، از برنامه آرکتیس بنیاد جهانی چنین توضیح میدهد:
در شرایط طبیعی، ذوب شدن این اراضی نشانهای آشکار از اثرات تغییرات اقلیمی بر قطب شمال میباشد. بنیاد جهانی حیات وحش از شورای قطب شمال که از کشورهای پیرامون قطب شمال تشکیل یافته است میخواهد، در اجلاس اقلیم سازمان ملل که در ماه جولای در بن تشکیل میشود، نسبت به اجرای مفاد پروتکل کیوتو موضعی شفاف و صریح اتخاذ نمایند. گزارش پیش گفته حاکی از آن است که، آبدهی رودخانههای سیبری افزایش یافته است و این در شرایطی است که، در قلمرو حوزه این رودخانهها مقدار بارش برف و باران آشکارا نشان دهنده روندی کاهنده میباشد. افزایش قابل ملاحظه آبدهی رودخانه ها، از ذوب شدن اراضی توندرا حاصل آمده است. اراضی توندرا نه از جنس صخره، که از مخلوطی از خاک و سنگ که توسط یخ با یکدیگر پیوند یافته اند، تشکیل گردیده است. دکتر پروکوش چنین توضیح میدهد:
هرگاه در نتیجه افزایش دما یخ ذوب شود، زمین به استخری از گل تبدیل میگردد. مراکز مسکونی که بر روی این اراضی بنا گردیده اند، دیر یا زود، در این استخر گل غرق خواهند شد. در نهایت کل فضای زیست دچار تغییر میگردد. نکته جالب توجه از خلاصه گزارش فوق عبارتست از اینکه، شرا یط اقلیمی در ایران به طور اعم و اقلیم حوزه دریاچه ارومیه به طور اخص نمی تواند از این تحولات تاثیر نپذیرد. پدیدهای شناخته شده است که، یکی از تودههای اصلی هوای ورودی به ایران از منطقه سیبری نشات میگیرد. همین توده هواست که، همراه با سرمای زمستان بارش برف در منطقه را نیز باعث شده و عملا شرایط را برای تغذیه رودخانهها فراهم میآورد. حال اگر قرار باشد که دمای هوا در سیبری نیز به تایید رسیده است– و نقش IPCC افزایش یافته – که این نکته توسط آخرین گزارش دریاچه ارومیه در تعدیل اقلیم منطقه نیز رو به کاهش گذارد، میتوان بخوبی تصور نمود که، شرایط اکولوژیک و کلیه جنبههای زندگی انسان که به ویژگیهای خاصی از این شرایط بستگی دارد نیز (مصرف آب، کشاورزی، الگوی کشت، جنگلها و مراتع) دچار تغییر خواهد شد. لازم به ذکر است که مهمترین مراکز شهری و تولیدات زراعی در محدوده پایین تر از ارتفاع 2000 متر قرار گرفته اند.
بنابراین ضرورت تداوم حیات دریاچه ارومیه تنها بخاطر حفظ تعدادی پرنده – آنگونه که در برخی مجامع گفته میشود – نیست؛ تحت تاثیر تحولات دریاچه ارومیه احتمال بروز تغییرات اساسی در زندگی اجتماعی و اقتصادی منطقه وجود دارد.
ادامه دارد...
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)