چگونه آب میتواند روزگار انسان را به خاک سیاه بکشاند
سرنوشت امپراتوریهای بزرگ و دولتهای بینالنهرین غالباً بر مبنای بود و نبود آب تعیین میشد. داستان تمدن بینالنهرین در رابطه با منابع آبش به طور بحثبرانگیزی حاوی یک تناقض است: هم دلیل شکلگیری و هم دلیل فروپاشی این تمدن، به رابطهاش با منابع آب بر میگردد.
آب مسئلهای بنیادی بود. نام این منطقه نیز به معنی «میان دو رود» است. این دو رود، دجله و فراتاند. ساکنان بینالنهرین از اهمیت آب باخبر بودند و در مقایسه با تمدنهای بشری رقیب میدانستند چطور به خوبی از آب استفاده کنند. آنها نبوغ خاصی در زمینه آبیاری و ذخیره و جابجایی آب داشتند و از فناوریهایی استفاده میکردند که اروپای غربی بعد از چندین هزار سال توانست به آنها دست یابد.
اما دانش آبیاری این اقوام، آنقدر هم که خود باور داشتند کامل نبود. آنها نبوغ خود را صرف هدایتکردن آب از رودخانههای بالادست به سمت زمینهای پست میکردند. ساکنان بینالنهرین، مفتون هوش و دستاوردهای خود بودند، بدون پذیرش این نکته که آنها در حقیقت، هیچ کار خاصی جز بهرهگیری از رابطه ساده بین نیروی جاذبه و آب نکرده بودند.
آنها زحمت فکرکردن به این موضوع را که آبی که برای آبیاری استفاده میشود، نهایتاً به کجا میرود به خود ندادند. میدانستند گیاهان، آب را از خاک جذب میکنند. برای آنها بخش مهم ماجرا نیز همین بود و به این دلیل مسئله آب تنها تا جایی که به آبیاری محصولات مربوط میشد، مورد بررسی قرار میگرفت. از نگاه این اقوام، با اینکه غیر ممکن بود آبی که برای آبیاری استفاده میشد به خودی خود به رودخانهها برگردد. اما خوشبختانه گویا تمامی آب جذب محصولات میشد و به این ترتیب آبیاری باعث زیر آبرفتن زمینهایشان نمیشد. در معادله ساده آنها، آبیاری آب را به زمینهای آنها میآورد و محصولات، آب را با خود بیرون میبردند.
اما تبخیر از سطح خاک تأثیرات غیر قابل مشاهده و تدریجی داشت که نهایتاً منجر به سمیشدن خاک شد. این موضوع به نوبه خود نظام اقتصادی آنها را مختل کرد و سرانجام این امپراتوری که زمانی بسیار قدرتمند بود فروپاشید. دلیلش، دانشی بود که ساکنان بینالنهرین از آن بیخبر بودند. وقتی آب تبخیر میشود، رسوبی از نمکها بر خاک باقی میگذارد. همچنین نمکهای موجود در خاک را از لایههای پائین به بالا جذب میکند. این روند باعث میشود که به آرامی و طی نسلها، بدون آنکه دیده شود، میزان نمک سطح خاک افزایش یابد. این تمدن به سرنوشت یک قورباغه دچار شد: اگر یک قورباغه درون ظرف آب جوش بیفتد، برای نجات خود فوراً بیرون خواهد پرید، اما اگر در آب سرد گذاشته شود و دمای آب به تدریج بالا برده شود، قورباغه زندهزنده خواهد پخت. ساکنان بینالنهرین نیز به مرور و بیانکه بدانند خاک خود را سمی کردند، تا جایی که این خاک سمی، غیر قابل استفاده شد. امنیت آب و غذا، که سنگ بنای این تمدن قدرتمند بود، از بین رفت. صلح و رفاه جای خود را به قحطی و فقر داد. داد و ستد متوقف شد و جنگ جای آن را گرفت. اگر شما نتوانید غذا و آب خود را از طریق داد و ستد وارد کنید، مجبورید آن را از طریق شمشیر به دست آورید. تمدن بینالنهرین اواخر هزاره دوم پیش از میلاد فروپاشید و قرنها طول کشید تا دوباره بازسازی شود. آب اولین قربانی خود را گرفته شود، اما این آخرین قربانیاش نبود.
منبع: آب پنهان/ ترجمه آرش حسینیان/ نشر مثلث/ ۱۳۹۴.
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)