بیلان آب ایران - عدم قطعیت در محاسبه بیلان آب
هر شکلی از محاسبهٔ بیلان، نهایتاً با عدمقطعیت روبروست. منشأ عدمقطعیتها در محاسبات بیلان را میتوان به دو منبع نسبت داد: تغییرات طبیعی در چرخهٔ آب و خطاهای اندازهگیری. تمامی مؤلفههای بیلان به اشکال مختلف تغییرپذیر هستند. از بارندگی گرفته، تا تبخیرتعرق، رواناب و نفوذ همگی تحت تأثیر پارامترهای مختلف تغییر میکنند و در برخی مناطق، میزان تغییرات بسیار شدیدتر است. همینطور ارتباط تنگاتنگ و در همپیچیدهٔ پارامترهای مختلف، همچون دما، بارش، تبخیر، پوشش گیاهی و غیره موجب میشود تا به راحتی مقدار مؤلفهها دستخوش تغییرات جدی قرار گیرند. خطاهای ناشی از اندازهگیری نیز، همانطور که گفته شد به دلیل ذات برخی از مؤلفهها و پارامترها، یا حتی محدودیتهای مالی، تخصصی و غیره ممکن است کم یا زیاد باشد.
برای درک اثرگذاری عدمقطعیتها در محاسبهٔ بیلان میتوان از یک مثال سادهسازیشده استفاده کرد. معمولاً هدف استفاده از معادلههای بیلان این است که یکی از مؤلفههای مجهول را بتوان برآورد کرد و معمولاً مؤلفهٔ مجهول تبخیرتعرق یا تغذیهٔ آب زیرزمینی است. فرض کنید واحد حسابداری برای محاسبهٔ بیلان در یک منطقهٔ خشک قرار دارد که بافت خاک آن نیز کاملاً درشتدانه است و لذا تمام بارندگیها به دو بخش تبخیرتعرق و تغذیه آبزیرزمینی تبدیل میشود. اگر بارندگی سالانهای که اندازهگیری کردهایم معادل ۲۵ سانتیمتر و میزان تغذیه نیز سه سانتیمتر باشد، از معادلهٔ بیلان میتوان میزان تبخیرتعرق را محاسبه کرد (۲۲ سانتیمتر). حال اگر متوجه شویم که در محاسبهٔ تغذیه، خطایی معادل ۱۰ درصد داشتهایم، یعنی مثلاً تغذیه ۳٫۳ سانتیمتر بوده باشد، آنگاه خطایی که در محاسبهٔ تبخیرتعرق کردهایم کمتر از دو درصد خواهد بود. اگر حتی خطای ۱۰۰ درصدی در محاسبهٔ مؤلفهٔ تغذیه کرده باشیم و مثلاً میزان واقعی آن شش سانتیمتر باشد، بازهم درصد خطای ما به نسبت کم خواهد بود (۱۵ درصد). حال فرض کنید که از بین دو مؤلفهٔ تبخیرتعرق و تغذیه، تبخیرتعرق را اندازهگیری کرده باشیم و تغذیه مجهول باشد. اگر مقدار اندازهگیری شده برای تبخیرتعرق ۲۴ سانتیمتر باشد، میزان تغذیهٔ از معادلهٔ بیلان، معادل با یک سانتیمتر خواهد شد. حال اگر ۱۰ درصد در محاسبهٔ میزان تبخیر تعرق خطا رخ داده باشد، آنگاه تغذیه به جای یک سانتیمتر، معادل با ۳٫۴ سانتیمتر خواهد شد و در نتیجه خطایی که در مؤلفهٔ تغذیه رخ دادهاست، ۲۴۰ درصد خواهد بود. این مثال نشان میدهد که اولاً چطور خطای اندازهگیری در یک مؤلفه میتواند در برآورد مؤلفهٔ مجهول اثرگذار باشد و ثانیاً میتوان متوجه شد که هرچقدر مؤلفهٔ مجهول به نسبت سایر مؤلفهها کوچکتر باشد، خطای ناشی از اندازهگیری در سایر مؤلفهها تأثیر بیشتری بر بیش یا کم برآورد کردن مؤلفهٔ مجهول خواهد گذاشت.
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)