کاستیهای نهاد حکمرانی آب کشور
چندین دهه است که منابع آب کشور به صورت بیرویه و ناپایداری مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. افزایش تعداد دشتهای «ممنوعه» در هر سال، ناتوانی نظام تخصیص آب از برداشت بیش از ظرفیت منابع آبی و رعایت حد مجاز، کاهش کیفیت و شوری روبه گسترش منابع آبی، عدم رعایت حقوق آب متقدمین و محیطزیست و بروز زمینههای مناقشات، از نشانهها یا پیامدهای این وضعیتاند. با تغییرات چشمگیر در روال حکمرانی آب از دهه ۱۳۴۰، دست دولت یا حکومت در حل و فصل امور باز و مقدورات بقیه جامعه در مشارکت در امور مختلف، محدود شد. در نتیجه ساز و کارهای حکمرانی کشور عمدتاً منحصر شده است به تنظیم رویههایی برای برنامهریزی بخشی در نظام متمرکز دولتی، استفاده از رویههای قضایی و بکارگیری امکانات اداری. یعنی در مقابله با مشکلات و چالشهایی که در این چند دهه بروز پیدا کرده، تدابیر اقتصادی و بازار و توافق، همفکری و مشارکت عموم و پویش در شبکههای اجتماعی ازسهم ناچیزی برخوردار است.