تبدیل تهدید کمآبی به فرصت
کمآبی و خشکسالی پدیدهای ناخوشایند است؛ اما اگر از زاویهای دیگر به موضوع نگریسته شود، میتوان این تهدید را با درایت به پنجره فرصتی برای شروع تغییرات ساختاری و نهادی در نظام توسعه کشور در راستای سازگاری با شرایط کمآبی تبدیل کرد؛ البته این مهم مستلزم بازتعریف مفهوم سنتی توسعه، بازنگری در باورهای قبلی و تغییر نگرش خردمندانه در رویکردهای برنامهریزی و سیاستگذاری است. قصه پرغصه مشکلات کمبود آب در کشور، دیرزمانی است ذهن همه را به خود مشغول کرده و زمستان کمبارش سال جاری نیز بر این نگرانی دامن زده است. برای چنین مشکلی دو دسته راهحل وجود دارد؛ دسته اول در استحصال بیشتر آب و عرضه بیشتر منابع است، ولی با توجه به اینکه درحالحاضر میزان بهرهبرداری از منابع آب کشور بسیار بیشتر از نرخ تجدید آن است، بنابراین این رویکرد متأسفانه امکانپذیر نخواهد بود؛ اما دسته دوم راهحلها، در کنترل مصارف است. در این رویکرد، معمولا مردم مخاطب قرار میگیرند تا با صرفهجویی در مصرف آب، گذار از شرایط کمآبی را ممکن کنند؛ اما گروهی که نقش تأثیرگذار و مهمتری دارند، ولی کمتر مخاطب اصلاحات آبی قرار میگیرند، سیاسیون و دولتمردان هستند. این گروه با تأثیرگذاری بر سیاستهای حاکم بر کشور، بستر ساختاری فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را شکل میدهند. برای اصلاح مصارف، در دو سطح میتوان وارد عمل شد؛ در یک سطح، رفتار مصرفکنندگان در مقیاس فردی بر شکلگیری الگوی مصرف آب تأثیرگذار خواهد بود. بهعنوان مثال با تغییر الگوی کشت از یک گیاه پرمصرف به گیاهی کممصرف، میتوان در میزان مصرف آب کشاورزی صرفهجویی یا کاهش سطح پوشش چمن در شهرها میتواند به کاهش مصرف آب کمک کرد. اینگونه تغییرات در الگوی مصرف، هرچند تأثیرگذار هستند، ولی متأسفانه برای شرایط کنونی کمآبی کشور کافی نیستند. سطح مهمتری که میتواند بر کاهش مصرف آب تأثیر جدی بگذارد، سطح ساختاری است. منظور از سطح ساختاری، بستر اقتصادی- اجتماعی است که زیربنای همه فعالیتهای کشور را تشکیل میدهد. مدل توسعهای که تا امروز از آن برای اقتصاد کشور استفاده شده است، در شرایط جدید آبی دیگر کاربردی نخواهد بود. آیا با این شرایط آبی، انتظارات قبلی از بخش کشاورزی در تولید اشتغال و معیشت همچنان میتواند محقق شود؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که تعریف خود را از توسعه اقتصادی وابسته به آب عوض کنیم؟ در چنین شرایطی، ناگزیریم مسیر رشد اقتصادی را از مسیر مصرف منابع جدا کنیم. این کار بهسادگی و با هزینههای کم امکانپذیر نخواهد بود؛ ازجمله هزینههای گزاف چنین تغییراتی، هزینههای سیاسی و اجتماعی آن است که هر دولتی بهراحتی زیر بار آنها نمیرود. برای تغییر ساختار اقتصاد به سمت مصرف کمتر منابع آب، بسترسازی و ایجاد آمادگی در سطح جامعه شرطی اساسی است. اگر چشمانداز شرایط توسعه آببر از قبل درک میشد و از ابتدا ریلگذاری مسیر توسعه بر مبنای توسعه کمآببر گذاشته میشد، امکان پیشگیری از ورود به شرایط کمآبی وجود داشت؛ اما با روندی که تاکنون سپری شده است، به دلیل وابستگی شدید به مسیر طیشده، توجیهکردن سیاستگذاران و همراهکردن بدنه جامعه برای جدایی مسیر رشد اقتصادی از مصرف آب، کار بسیار پیچیدهای است. در چنین شرایطی، قبل از هرچیز لازم است دغدغه کمبود منابع آب، در عین حفظ امیدواری، در همه سطوح سیاستگذاری و اجرائی درک شود. وقوع پدیدهای مانند کاهش شدید بارشها، مشابه آنچه در سال جاری با آن مواجه شدهایم، میتواند فرصتی را فراهم کند و به بسترسازی لازم برای تغییرات در سطح ساختاری کمک کند و هزینههای سیاسی- اجتماعی چنین تغییراتی را پایین بیاورد. اکنون فرصت بسیار مناسبی است تا سیاستگذاران با برنامهریزی دقیق و اتخاذ راهبردهای مناسب، زمینه جدایی رشد اقتصادی را از مصرف منابع محقق کنند. برای نجات آب کشور، لازم است نگرش مدیریتی به این باور برسد که باید با شرایط جدید کمآبی سازگاری ایجاد کرد، نه اینکه در تلاش بود با آن جنگید. اصرار بر ادامه روند قبلی در برنامهها و فعالیتهای اقتصادی، به قیمت ازدستدادن فرصت تمام خواهد شد و شاید هزینه تغییرات به حدی بالا برود که بهراستی دیگر هیچ دولتی جرئت تحمل آن را نداشته باشد. حال ما گذشتهای است که در آینده افسوس آن را خواهیم خورد.
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)