ویژگیهای متمایزکننده آب
این گزاره که آب «کالایی اقتصادی است» غالباً بحثهای داغی را برانگیخته است. غیر از دیدگاههای متعارض، یعنی آب به مانند دیگر کالاها، یک کالای اقتصادی است از یک سو، و اینکه آب مقدس است و نمیتواند یک کالا پنداشته شود از سوی دیگر، برخی موضعی میانه دارند. به بیانی دیگر، برخی اذعان میکنند که آب با دیگر کالاهای اساسی متفاوت است و طبیعی است که چنین بحثبرانگیز باشد. افزون بر این، آب برخی از ویژگیهای اقتصادی را داراست، در نتیجه میتوان آن را یک کالای اقتصادی شناخت. برخلاف بسیاری از کالاهای اقتصادی دیگر، آب هم کالای خصوصی و هم کالای عمومی است. برای آب میتوان شماری از ویژگیهای خاص را نیز برشمرد که بر مصرف، ارزش، قیمت و نظایر آن تأثیر میگذارد.
متحرکبودن آب: آب، جریان مییابد، تبخیر میشود و به درون زمین نفوذ میکند. همچنین فرصتهایی برای استفاده پیاپی و استفاده مجدد آن وجود دارد (با اینکه غالباً کیفیت آن کاهش مییابد یا مکان آن تغییر میکند). این ویژگی سبب میشود ردگیری سیر حرکت جریان آب، پرهزینه و گاهی دشوار شود. در نتیجه، غالباً منعپذیری آن، دشوار یا ناممکن میشود (یک الزام برای کالاهای خصوصی).
نوسان آب: عرضه و تقاضای آب، از نظر مکانی، زمانی و غالباً از نظر کیفیت در نوسان است. این ویژگی، چالش تطبیق عرضه و تقاضا را پدید میآورد که معمولاً نیازمند زیرساخت ذخیره، و انتقالهای میانحوضهای است. همچنین بر ترتیبات حقوقی و نهادی استفاده از آب تأثیر میگذارد. برای نمونه، تقاضای دورهای آب در کشاورزی سبب سهمبندی جمعی حق بهرهبرداری میشود (در مقابل مالکیت فردی بر حق دارایی)، چون آبیاران ممکن است بسته به کشت انجامشده، آب را از یک منبع مشترک در زمانهای مختلف برداشت نمایند.
هزینه تأمین آب: جابجایی آب، در مقایسه با ارزش واحد آن (در مقایسه با کالاهای دیگر، مانند نفت یا برق) پرهزینه است. تأمین آب نیز بسیار سرمایهبر است و داراییهای سرمایهای استفادهشده در تأمین آب، از نوع حدی سرمایه ثابت، تغییرناپذیر و با دوام طولانی به شمار میآیند. در بسیاری از زیرساختهای تأمین آب و دفع بهداشتی فاضلاب، صرفه مقیاسی قابل توجهی وجود دارد. به طور کلی شکاف نامعمول بزرگی میان هزینههای نهایی کوتاه و بلندمدت در تأمین آب وجود دارد. این عوامل به توضیح چرایی سطح بالای تأمین عمومی آب کمک میکند.
قیمت آب: قیمتی که بیشتر مصرفکنندگان پرداخت میکنند، معرف هزینههای تأمین فیزیکی است و نه ارزش کمیابی خود منبع. آب غالباً زیر قیمت واقعی آن است و بهای آن معمولاً بازتاب هزینههای گذشته، به جای هزینههای جایگزینی در آینده است. البته مسئله زیر قیمتبودن منحصر به آب نیست.
اساسیبودن: آب هم یک کالای نهایی اساسی است (هیچ مقدار از هیچ یک از دیگر کالاهای نهایی نمیتواند مصرف در حد صفر را جبران کند) و یک نهاده اساسی برای فرایندهای تولید است (چون هیچ تولیدی بدون این نهاده امکانپذیر نیست).
ناهمگونی آب: سوای کمیت، مکان، زمانبندی، کیفیت و نوسان آب بر ارزش آن تأثیر میگذارد. برای یک مصرفکننده معین، یک واحد آب، اگر در مکان دیگر، در یک زمان متفاوت، با کیفیت متفاوت یا احتمال موجودی متفاوت در دسترس باشد، لزوماً مشابه واحد دیگر نیست. بر این اساس، هیچ تابع تقاضای یگانهای برای استفاده آب وجود ندارد.
منافع استفاده از آب: راههای مختلفی وجود دارد که افزایش جزئی در دسترسی به آب میتواند منافع مستقیم یا غیر مستقیمی را نتیجه دهد. با این همه، ارتباط میان آب و افزایش بهرهوری رابطه پیچیدهای است. در برخی موارد، آب ممکن است یک شرط لازم و نه کافی برای رشد اقتصادی باشد. این ارتباط ممکن است حتی پیچیدهتر شود، چون ممکن است چندین رابطه علت و معلولی میان آب و رشد وجود داشته باشد.
مأخذ:
OECD (2015), Water Resources Allocation: Sharing Risks and Opportunities
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)