مکانیزمهای ریسکسنجی در کشاورزی جهان
ریسک در مبحث کشاورزی یکی از مهمترین موضوعاتی است که بررسیهای علمی متعددی روی آن صورت گرفته است. ریسکهای بخش کشاورزی عبارتند از: عدم اطمینان آب و هوا، عدم اطمینان قیمتها، سیاستهای دولتی، بازارهای جهانی و سایر عوامل همچون تولید، خطر مالی و مخاطرات شخصی است که بر بخش کشاورزی اثرگذار هستند.
مدیریت ریسک شامل انتخاب گزینههایی است که میتواند عدم قطعیتها را کاهش دهد. بررسیها نشان میدهند این نوع مخاطرات در آینده بر رشد کسب و کارهای این بخش اثرگذار خواهد بود. بهعنوان یک نمونه در سالهای اخیر تغییرات نرخهای بهره و سود در اقتصادهای مختلف دنیا بر بخش کشاورزی نیز اثر گذاشته است. شاید این نوع موضوعات بر سایر بخشهای صنعتی نیز اثرگذار بوده باشد اما برخی کارهای تحقیقاتی حکایت از اثرپذیری بالای بخش کشاورزی دارد، یا در بخش دیگر تغییرات مداوم قیمت محصولات کشاورزی مساله دیگری بوده که بهشدت بر بازار محصولات کشاورزی اثر گذاشته است.
برخی کشورهای دنیا در همین رابطه تلاش کردهاند سیاستهای حمایتی را برای بخش کشاورزی درنظر بگیرند تا ریسکهای قیمتی را با استفاده از این سیاستها مثلا پرداخت یارانه مستقیم یا حمایتهای تجاری کنترل کنند. بخش مهم دیگری از این سیاستهای حمایتی را باید در مزرعه جستوجو کرد. دولتها به دنبال آن هستند تا با حمایت از مزرعهداران و تسهیل شرایط در مزرعه ریسکها را کنترل کنند و کاهش قیمت تمامشده از طریق ارتقای بهرهوری تولید یکی از این سیاستها است.
برخی معتقدند با توجه به اینکه قیمتها در مزرعه اغلب در مقایسه با قیمتهای بازاری پائین هستند، مزرعه اصولا نمیتواند بر قیمتهای بازار اثرگذار باشد. با این حال در نقطه مقابل گفته میشود پایین بودن قیمت محصول در مزرعه میتواند تعیینکننده مسیر آتی بازار نیز باشد بهخصوص هرچه در زنجیره فروش مسیرهای دسترسی محصولات کشاورزی به بازار کوتاهتر باشد این موضوع با همبستگی بیشتری صورت خواهد گرفت.
در این بین قیمت، تعیینکننده اصلی مسیر عرضه و تقاضا برای محصولات کشاورزی است. یکی از مشکلات اساسی در بخش کشاورزی ایران آن است که قیمتها سیگنالهای مناسبی به عرضه و تقاضای این محصولات نمیدهد. این مساله باعث شده هر ساله شاهد تغییر مسیر کشت در بخش کشاورزی باشیم. بهعنوان نمونه رشد قیمت باعث شده میزان تولید برای محصولی خاص در یک سال مشخص قیمت را در موقع برداشت همان محصول با افت روبهرو سازد و افت قیمت مسیر کشت محصول مذکور را برای سال آینده تغییر خواهد داد که دلیل آن سیگنالهای غلط قیمتی به بازار محصولات کشاورزی در ایران بوده است. عوامل به همینجا ختم نمیشود، بهعنوان مثال تغییر قیمت نفت یک سیگنال برای افزایش قیمت سوخت، آفتکشها، کود، حملونقل و... است و میتواند به بازارهای آتی نشانههایی از افزایش قیمت را مخابره کند و ریسک بازارهای کشاورزی را در پی داشته باشد.
بر اساس یک بررسی دانشگاهی که دو اقتصاددان از دانشگاه نبراسکا در لینکلن ارائه کردهاند، تولیدات محصولات کشاورزی از جمله بخشهایی محسوب میشود که بیشترین ریسک و شرایط عدماطمینان را در میان سایر بازارها دارا است. این گزارش با تاکید بر اینکه تولیدکنندگان در این بخش بهشدت در معرض ریسک نوسان قیمتها در بازارهای جهانی هستند معتقدند یکی از دلایل این امر نیز به فاصله زمانی برمیگردد که عموما بین دوره کاشت محصول و برداشت آن وجود دارد چراکه در زمان کاشت یک محصول قیمت زمان برداشت اساسا قابل پیشبینی نیست و این موضوع نیازمند بازاریابی و مهارتهای مهمی است که کشاورزان بهخصوص در کشورهای عقبافتاده و جهانسوم از آن بیبهره هستند. مدیریت این ریسک و مواجهه تولیدکنندگان با ریسکهای ناشی از این موضوع ضرورت اندازهگیری این میزان ریسک را ناگزیر ساخته است چراکه بهطور سنتی نوسان قیمت یک معیار مهم خطر در بخش کشاورزی محسوب میشود.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که انحراف قیمتها لزوما و همواره به معنای کاهش قیمت از قیمتهای پیشبینی شده نیست و ممکن است در پایان دوره قیمتها از قیمتهای زمان کاشت محصول بالاتر باشد که این مساله به معنای کسب سود محسوب میشود، اما برآیند نوسانات و افت و خیزهای قیمتی در دوره مذکور موضوعی است که باید در محاسبات ریسک مورد ارزیابی واقع شود. به همین دلیل برخی محققان حوزه کشاورزی معتقدند نوسانات قیمتی در یک دوره باید بهعنوان اندازهگیری پراکندگی قیمت و نه لزوما بهعنوان یک معیار اندازهگیری خطر استفاده شوند، چراکه استفاده از نوسانات بهعنوان یک معیار خطر، نگرانیهای زیادی را به وجود میآورد.
در این بین لازم است به این نکته مهم توجه کنیم که کشورهای در حال توسعه با سهم بیشتری از کشاورزان کوچک و افراد فقیر نسبت به کشورهای صنعتی به شدت تحت تاثیر خطرات قرار دارند. این موضوع باعث میشود یکی از ریسکهای بسیار مهم در بخش کشاورزی یعنی ریسکهای تامین مالی در این بخشها به وضوح وجود داشته باشد. تامین مالی در کشورهای فقیر به سختی و با قیمتهای بالا صورت میپذیرد درنتیجه توان رقابتی برای این کشورها به خودی خود کاهش مییابد و این مساله به عدم تقارن بین کشورهای دنیا منتهی شده است. بیمههای حمایتی نیز در کشورهای توسعه یافته ارزانتر و آموزشهای لازم برای توسعه کشاورزی و جلوگیری از مخاطرات نیز با قیمتهای کمتری در اختیار کشاورزان قرار میگیرد و مجموع این عوامل باعث میشود ریسکهای مالی در این کشورها پایینتر از کشورهای فقیر دنیا باشد. البته انتقال ریسکها از طرف دولت به بیمهها و صندوقها را نیز نباید از نظر دور داشت. در کشورهایی نظیر ایران صندوقهای حمایتی عموما دولتی هستند و بخش خصوصی و بیمهها به دلیل ریسکهای بالا تمایل زیادی به حضور در این بخش ندارند و انتقال پوشش ریسک از دولت به بخش خصوصی به کندی صورت میپذیرد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)